فوتبال ایران و افتخاری به رنگ حسرت
۵۰ سال بعد
آریا طاری
نیمقرن قبل، وقتی آبیها سرمست از قهرمانی آسیاییشان بودند، هیچکس باور نمیکرد بین این تیم و قهرمانی در این تورنمنت، چنین فاصله بزرگی ایجاد شود. بازگشت به گذشته برای تیمی که دو بار بر بام قاره آسیا ایستاده در کنار تمام جذابیتهایش، حسرتبرانگیز به نظر میرسد. چراکه حالا از آن تیم قدرتمند، مجموعهای باقی مانده که برای سالها از مدیران نابلد زخم خورده و حالا دیگر در آسیا، تن حریفان را به لرزه درنمیآورد.
1349. این تاریخ برای طرفداران باشگاه آبی پایتخت، معنای خاص خودش را دارد. آنها در این سال، از سطح فوتبال ایران عبور کردند و اولین قهرمانی آسیاییشان را جشن گرفتند. این اولین جام آسیایی تاریخ باشگاه بود و هواداران و ستارههای تاج را غرق در لذتی فراموشنشدنی کرد. هواداران رقیب، معمولا اعتبار این جام را زیر سوال میبرند و دست روی این موضوع میگذارند که استقلال، هرگز در فرمت جدید لیگ قهرمانان آسیا به فینال راه پیدا نکرده است اما آبیها، این قهرمانی را یک حسرت بزرگ برای باشگاه رقیب میدانند. جامی که توسط یکی از بهترین نسلهای تاریخ باشگاه به دست آمد. بیست و یکم فروردینماه سال 49 بود که تعویض طلایی رایکوف، یک روز باشکوه و فراموشنشدنی را برای هواداران آبی رقم زد. وقتی که امجدیه پر از هوادار شده بود تا اولین تجربه فینال آسیایی تیم در اولین حضور در جام باشگاههای آسیایی در استادیوم خانگی رقم بخورد. آنها، مهارنشدنیترین تیم آن روزهای فوتبال ایران بودند اما نمیخواستند تنها به افتخارات داخلی بسنده کنند. آنها در یک فینال سخت و نزدیک، در وقتهای اضافه با گل مسعود معینی پیروزی را جشن گرفتند و هوادارانشان را در سراسر ایران، تا صبح بیدار نگه داشتند. از آن شبهای فراموشنشدنی اما، کمتر در تاریخ این تیم اتفاق افتاده است. 50 سال بعد از آن نبرد رویایی، در کمد افتخارات باشگاه، تنها دو جام آسیایی دیده میشود. دو بار قهرمانی قاره، دستاورد فوقالعادهای است اما برای سالها و دههها، استقلال نتوانسته در آسیا خودی نشان بدهد و فوتبال ایران، همچنان با حسرت بزرگ بردن جام دست و پنجه نرم میکند. مرور افتخاراتی شبیه به این، بیشتر از آنکه دلچسب و امیدوارکننده باشد، حسرتآلود به نظر میرسد. چراکه حالا قهرمانی آسیا برای تیمهای ایرانی، به یک رویای دستنیافتنی تبدیل شده است. چراکه حالا فوتبال ایران در نبرد با رقبای غربی و شرقی، بدجوری عقب افتاده و دیگر در آسیا، آقایی نمیکند. آنها با سرعتی مثالزدنی پیشرفت کردهاند و ما برای سالها، تنها درجا زدهایم. آنها دروازهای رو به افتخارات جدید گشودهاند و ما، هنوز با گذشته کیف میکنیم و به قابهای قدیمی دل میبندیم.
وقتی تیم ناصر حجازی در فینال آسیا شکست خورد، ناصر خان با صراحتی مثالزدنی روبهروی دوربینها ایستاد و تاکید کرد که این تیم تا «10 سال دیگر» قهرمان آسیا نخواهد شد. هضم آن جمله در آن شرایط، کار سختی به نظر میرسید اما حالا خیلی بیشتر از 10 سال، از آن جمله تاریخی سپری شده است. این وضعیت، مقصران زیادی دارد. همه مدیرانی که پشت سر هم آمدند و آجر روی آجر نگذاشتند. همه مدیرانی که خنجر بدهکاری را در قلب استقلال فرو کردند و در شعارهایشان، از «ستاره سوم» حرف زدند. همه بازیکنانی که پول را بیشتر از لباس آبی دوست داشتند و تیم را به مقصد قراردادهای سنگینتر رها کردند. همه دولتیهایی که یک عمر وعده خصوصی شدن به باشگاه دادند و پشت پرده، به این قول خندیدند. و همه مربیانی که استقلال را به اوج نرساندند و به اندازه کافی برای نشستن روی نیمکت باشگاه، خوب نبودند. از زمان برگزاری لیگ قهرمانان آسیا با شکل جدید، تیمهای ایرانی حتی یک بار روی سکوی اول قرار نگرفتهاند. فوتبال ایران، سه فینال لیگ قهرمانان را تجربه کرده اما آن فینالها نیز بیشتر از کار مستمر و برنامهریزی مداوم، حاصل معجزههای بزرگ و اتفاقهای خاص بودهاند و به همین خاطر، به یک «روند» ثابت تبدیل نمیشوند. درست در همین روزهایی که ما همچنان سرگرم ستایش گذشته هستیم، عربستانیها دائما به فینال آسیا میرسند. کرهایها مدام قهرمانی لیگ قهرمانان را تصاحب میکنند و قطریها، به مدعیان جدی جام تبدیل شدهاند. ما از گلهای 50 سال قبل حرف میزنیم و آنها، برای 50 سال بعد نقشه میکشند.
آبیها، میراثدار خوبی برای رایکوف نبودند. تیمی که باید در آسیا حرف اول را میزد، تیمی که باید جامها را یکی پس از دیگری درو میکرد، تیمی که باید صاحب سرمایهای عظیم میشد و به رقابت با غولهای آسیایی میپرداخت، برای سالها در دستهای نامطمئنی قرار گرفت. استقلال، بخشی از هویت فوتبال ایران است و چقدر تلخ که حتی یک زمین تمرین استاندارد هم ندارد. چقدر تاسفبار که سقف آرزوهای مربی تیم، انجام یک جلسه تمرینی در شرایط ایدهآل است. در چنین شرایطی حرف زدن از قهرمانی آسیا، بیشتر به یک شوخی بزرگ شباهت دارد. آنهم برای تیمی که یک روز، افتخار قاره آسیا بود.
دیدگاه تان را بنویسید