دردسرهای کار کردن در باشگاهی مثل استقلال
بیچاره فرهاد!
آریا رهنورد
استراماچونی از استقلال رفته اما آنهایی که استراماچونی را فراری دادند، آنهایی که جو تیم را در بهترین شرایط به هم ریختند، آنهایی که به «دروغ» از مذاکرات دوحه حرف زدند، آنهایی که استقلال را به ابزاری برای خودنمایی و به رخ کشیدن ثروتشان تبدیل کردند و آنهایی که به واسطه حضور در این باشگاه برای خودشان «اعتبار» خریدند، هنوز در استقلال هستند. کار کردن در چنین باشگاهی، شاید بزرگترین چالش عمر فرهاد مجیدی باشد. وقتی هیچ چیز سر جای درست خودش قرار ندارد، سخت میشود نتایج تیم را در مسیر درست قرار داد.
سناریوی این فصل باشگاه استقلال را انگار یک «کمدین بیرحم» نوشته است! باورتان میشود باشگاهی در دنیا وجود داشته باشد که اینچنین خودش را به دست خودش در معرض حذف از لیگ قهرمانان قرار بدهد؟ باورتان میشود باشگاهی در دنیا وجود داشته باشد که اینچنین سرنوشت خودش را به بازی بگیرد؟ مرد اول این روزهای کادر مدیریتی استقلال، یک «بازنده» تمامعیار است. او در پرونده بازگرداندن استراماچونی به تهران شکست خورد. هرچند که گذر زمان و مرور مصاحبههای همان روزهای اول، نشان دادند که این مدیر اصلا تمایلی به بازگشت مربی ایتالیایی نداشت. او و سایر اعضای کادر مدیریتی در یک بازه زمانی طولانی، هواداران باشگاه را به بازی گرفتند و تنها «نمایشی» از مذاکره برای بازگرداندن استراما راه انداختند. دومین شکست بزرگ، در پرونده لیگ قهرمانان رقم خورد. جایی که مدیران باشگاه مدعی شدند در صورت از دست دادن میزبانی، به هیچ وجه در این تورنمنت شرکت نمیکنند اما همانطور که کاملا قابل پیشبینی به نظر میرسید، مقابل ای.اف.سی سر تعظیم فرود آوردند و با وجود از دست رفتن شانس میزبانی در دیدار اول پلیآف روبهروی الکویت، باز هم در این رقابتها حاضر شدند. حتی سرمربی باشگاه نیز از رفتار مدیران استقلال، کلافه شده و دیگر تحمل چنین وضعیتی را ندارد. فرهاد علنا «خبر خوش» مدیران باشگاه را زیر سوال برده و مدعی شده که این مدیران هرگز نظر مربیان و بازیکنان استقلال را در این مورد، جویا نشدهاند. فرهاد در این مورد کاملا درست میگوید. خبر خوش واقعی، این بود که دیدار استقلال با الکویت، در تهران برگزار شود. تازه حتی این هم به سختی میتوانست یک خبر خوب تلقی شود. اگر این اتفاق رخ میداد، تازه همه چیز به همان وضعیت سابق برگشته بود اما با وجود اینکه اوضاع حتی نسبت به شرایط برنامهریزی ابتدای بازیها «بدتر» شده، مدیران استقلال آن را یک پیروزی بزرگ به حساب میآورند!
«گوشت قربانی». این لقبی است که فرهاد مجیدی تیمش را با آن توصیف میکند. او حق دارد که نگران آینده این تیم باشد وقتی دغدغه سادهای مثل داشتن یک زمین تمرین، هنوز سر جای خودش باقی مانده است. استقلال در زمستان، تنها یک خرید انجام داده و به جز امیرارسلان مطهری، هیچ مهره دیگری را به خدمت نگرفته است. آن هم در شرایطی که همه میدانند این تیم برای موفقیت در لیگ برتر، به ترکیب بهتر و پرستارهتری نیاز دارد. آنچه در آسیا برای این باشگاه اتفاق افتاده، یک فاجعه تمامعیار است. اصلا مشخص نیست با کدام متر و معیار، «دوبی» به عنوان شهر میزبان این تیم در دیدار با الکویت انتخاب شده است. جالب است که برای گرفتن این تصمیم مهم، حتی کوچکترین مشورتی با کادر فنی صورت نگرفته است. طبیعتا انتخاب معقولتر، این بود که دیدار با الکویت، در کشور قطر برگزار شود تا برای مسابقه بعدی با الریان، مشکل پروازی وجود نداشته باشد. در یک روند عجیب اما این تیم قرار است ابتدا در دوبی به میدان برود و سپس برای برگزاری دیدار دوم پلی آف، راهی قطر شود. موضوعی که بدون تردید فشار زیادی به مهرههای باشگاه خواهد آورد و شانس رسیدن به مرحله گروهی را نیز برای این تیم کم خواهد کرد. شاید هم مدیران باشگاه از حذف تیمشان از دور پلیآف لیگ قهرمانان چندان ناراحت نشوند. همانطور که از برنگشتن استراماچونی به تیمشان استقبال کردند. اوضاع در استقلال، اصلا امیدوارکننده به نظر نمیرسد. با این روند، بعید نیست نیمفصل دوم لیگ نوزدهم برای این تیم، به یک کابوس بزرگ تبدیل شود.
مشکل استقلال، ای.اف.سی نیست. مشکل استقلال «سرمربیها» و بازیکنها هم نبوده و نیستند. مشکل استقلال هوادارها هم نیستند. مشکل این باشگاه را باید در درجه اول، در بین افرادی جستوجو کرد که دست از «چسبیدن» به تیم برنمیدارند. افرادی که فقط با چند ماه حضور در کادر مدیریتی استقلال، به اندازه چند قرن برای این تیم حاشیه درست کردهاند و در شبکههای اجتماعی به شهرت رسیدهاند.
افرادی چنان «متکدی توجه» که مشت خوردن از یک دروازهبان معروف هم برایشان «فرصت» دیده شدن باشد. آنها همین حالا نیز دست از سر استقلال برنمیدارند و در حالی که هیچ جایگاهی در بین بازیکنان و مربیان ندارند، باز هم کوتاه نمیآیند. مدیرانی که در باشگاه صاحب سمت هستند و هر از چند گاهی دوباره به سراغ همین اسمهای آشنا و امتحانپسداده میروند، بزرگترین خیانت را در حق این تیم مرتکب میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید