چرا گل علیرضا جهانبخش را دوست داریم
فراموشی، قیچی شد!
بعد از همه آن ماههای کابوسوار، پایان سال ۲۰۱۹ و شروع سال جدید برای علیرضا جهانبخش، کاملا رویایی بوده است. او که تا همین چند روز قبل در فهرست مازاد گراهام پاتر قرار داشت، از آخرین فرصتها به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. گل علیرضا به چلسی، چیزی فراتر از یک گل ساده بود. او از این گل، یک اثر هنری ساخت و سکوهای ورزشگاه امکس را به مرز انفجار رساند. با این وجود آنچه گل جهانبخش را به یک گل خاص و فراموشنشدنی برای اهالی فوتبال ایران تبدیل میکند، تنها زیبایی منحصربهفرد این گل نیست. این قیچی، شاید یک تلنگر برای همه آنهایی باشد که «بازگشت» از جهنم را غیرممکن میدانند.
آریا رهنورد
مدتها بود که هواداران فوتبال، علیرضا جهانبخش را با میله و نردههای صندلی ورزشگاه خانگی برایتون اشتباه میگرفتند! علیرضا به ندرت در فهرست 18 نفره قرار داشت و حتی شانس چندانی برای نیمکتنشینی نیز به دست نمیآورد. همه چیز آماده بود تا این بازیکن در زمستان با یک انتقال قرضی، برایتون را به مقصد دستههای پایینتر فوتبال انگلیس ترک کند. گراهام پاتر اما دست از لجبازی برداشت و برای یک بار هم که شده، به علیرضا فرصت داد تا تواناییهایش را به اثبات برساند. همه چیز علیه جهانبخش بود. او در 26 بازی با پیراهن برایتون از فصل گذشته، هرگز نتوانسته بود گلی به ثمر برساند. علی حتی یک پاس گل هم به همتیمیها نداده بود اما اولین آقای گل آسیایی لیگهای اروپایی، برای درخشیدن در ترکیب برایتون تنها به یک پاس رو به عقب نیاز داشت. او تنها دو دقیقه و 30 ثانیه بعد از اولین نمایش فیکس در این فصل، توپ را به تور دروازه بورنموث رساند و این گل حساس و مهم را با همه همتیمیها جشن گرفت. شاید این تنها یک «اتفاق» بود. شاید این تنها یک درخشش لحظهای و انکارشدنی بود. شاید این تنها یک جرقه بود. پاتر با چنین تصوری، علیجهان را دوباره نیمکتنشین کرد. با این وجود ستاره ایرانی در دقایق پایانی دیدار با چلسی، به زمین رفت و سکوها را مبهوت کرد. او بهترین گل دوران فوتبالش را به ثمر رساند و گزارشگرهای انگلیسی را وادار کرد تا ستایشآمیزترین جملات ممکن را برایش به کار ببرند. او فوقالعادهترین گل باکسینگدی را به ثمر رساند و حتی گری لینهکر را وادار کرد که تلفظ صحیح اسمش را یاد بگیرد. علیجهان برای اولین بار از زمان رفتن به فوتبال انگلیس، در یک مسابقه بهترین بازیکن زمین شد و برای اولین بار، همه پاسهایش را در ترکیب برایتون به مقصد رساند. آنچه به این گل اهمیت فوقالعادهای میبخشد، تنها «زیبایی» قیچی علیرضا نیست. آنچه این گل را خاص میکند، دوران سختی است که جهانبخش برای رسیدن به آن طی کرده و هرگز هم تسلیم نشده است. شاید خیلی از ما در موقعیت او، همه چیز را به جبر و تقدیر ربط میدادیم و دست از این نبرد برمیداشتیم اما او هرگز کوتاه نیامد. غالبا این شکست نیست که رویاها را میبلعد. این تردید به پیروزی است که رویاها را به کام مرگ میکشاند و جهانبخش، «تردید» نداشت که اوضاع را در برایتون عوض خواهد کرد.
علیجهان برای اولین بار از زمان رفتن به فوتبال انگلیس، در یک مسابقه بهترین بازیکن زمین شد و برای اولین بار، همه پاسهایش را در ترکیب برایتون به مقصد رساند. آنچه به این گل اهمیت فوقالعادهای میبخشد، تنها «زیبایی» قیچی علیرضا نیست
به خاطر همه «از شنبه»هایی که هرگز اتفاق نیفتادهاند. به خاطر همه نقشههایی که هرگز به سرانجام نرسیدهاند. به خاطر همه برنامههایی که هرگز در واقعیت پیاده نشدهاند. به خاطر همه نبردهایی که نیمهکاره ماندهاند و به خاطر همه آرزوهایی که هیچوقت رنگ حقیقت نگرفتند، گل علیرضا جهانبخش را دوست داریم. ما شیفته این گل هستیم، چراکه به یادمان میآورد میشود از آغوش مرگ به زندگی برگشت. میشود ماهها «فقط» تمرین کرد، قضاوت شد، با انبوهی از شوخی و کنایه دست و پنجه نرم کرد اما دیگران را متوجه اشتباهشان کرد. میشود همه چیز را از دست داد و دوباره از نو شروع کرد. علیرضا روزهای سختی را پشت سر گذاشت. او سال گذشته بازیکن فیکس برایتون بود که به جام ملتهای آسیا رسید. حذف شدن از این تورنمنت را در شروع سال تجربه کرد. کمی بعد، جایگاهش را در برایتون از دست داد. بعد، یک مصدومیت جدی به سراغش آمد و در ادامه سالِ سیاه، سرمربی باشگاه نیز اخراج شد و سرمربی جدید، عملا هیچ اعتقادی به بازی او نداشت. علیجهان در ادامه، حتی اردوهای تیم ملی را نیز به سادگی از دست داد. در فوتبال ایران، بازیکنها در چنین شرایطی وعده «افشاگری» در پایان فصل میدهند و سکونشینیشان را غیرفنی میدانند. اصلا کدام بازیکن ایرانی شاغل در لیگ خودمان را میشناسید که با این همه کنار ماندن، کنار بیاید و برای بازگشت، راهی به جز تمرین بلد نباشد.
بازگشت از «نقطه صفر»، هنر اصلی علیرضا جهانبخش است. او سالها تلاش کرد تا خودش را به باشگاهی مثل برایتون برساند اما سرعت، همه دستاوردهایش را از دست داد. با این حال، دوباره از نقطه صفر شروع کرد تا هواداران برایتون، در تدارک ساختن یک شعار جدید برای این بازیکن باشند. ما شیفته گل علیرضا جهانبخش میشویم، چراکه تصویری از زندگی را نشانمان میدهد. تصویری از مرارت کشیدن برای بازگشت و لبخند زدن، پس از مدتها سکوت. این قیچی نه فقط یک گل، که نماد یک بازگشت فراموشنشدنی است.
دیدگاه تان را بنویسید