استقلال، صدرنشینی که چوب مدیرانش را میخورد
کشتی سوراخ، ناخدای عاصی!
مهم نیست که استقلال در چه ردهای از جدول لیگ برتر باشد، حتی اگر آنها با اختلاف زیاد هم در صدر جدول دیده شوند، باز هم مدیران باشگاه اجازه نمیدهند یک روز آرام و بیدغدغه برای هواداران آبی رقم بخورد. معلوم نیست دیگر این مدیران باید چه کاری انجام بدهند تا خبر برکناریشان از راه برسد. استقلال با فتحی و همکارانش، هرگز رنگ آرامش را ندیده و تا زمانی که آنها روی صندلی مدیریتی باشگاه باقی بمانند، آب خوش از گلوی هیچ هواداری پایین نخواهد رفت. امیرحسین فتحی حالا دیگر «متخصص» تصمیمهای اشتباه و رفتارهای نابخردانه شده و هر روز استقلال را به لبه پرتگاه نزدیکتر میکند. از همان فصل گذشته، عملا هیچ چیز در باشگاه «درست» نبوده و با این روند، هرگز هم درست نخواهد شد.از زمان اخراج وینفرد شفر تا امروز، مدیران باشگاه بارها و بارها ثابت کردهاند که عملا هیچ سررشتهای از مدیریت یک تیم فوتبال ندارند. پروسه برکناری شفر، خودش یک اشتباه بزرگ بود. تیم به جای احترام گذاشتن به سرمربیاش، «مانع» از ورود او به تمرین شد و پسر شفر نیز از همه چیز فیلم گرفت تا یک مدرک مهم علیه استقلال در پرونده شکایت شفر وجود داشته باشد. پس از آن، مدیران استقلال به فرهاد مجیدی اعتماد کردند اما عمر این اعتماد، فقط چند هفته بود. اگر فرهاد مربی قابلی نبود، معلوم نیست چرا آنها در حساسترین هفتههای باقی مانده از لیگ برتر و در لیگ قهرمانان آسیا، او را روی نیمکتشان نشاندند و اگر مربی قابلی بود، معلوم نیست چرا به سرعت کنار گذاشته شد. طبیعتا مدیران باشگاه باید بهتر از هر کسی شرایط مالی تیمشان را بدانند. طبیعتا اگر استقلال پول کافی را برای جذب یک مربی گرانقیمت خارجی نداشت، باید از همان ابتدا به یک گزینه دیگر تکیه میکرد اما جذب استراما و تماشای جدایی او، یک فاجعه تمامعیار بود. اصلا معلوم نیست پولهای باشگاه استقلال کجا هستند. مگر نه اینکه طلب پرو پئییچ از حساب تیم در فیفا پرداخت شد و قرار بود آن پول برای پرداخت به پاتوسی باقی بماند؟ پس چرا نه پاتوسی جذب شد و نه حتی یکی از اقساط قرارداد استراما در اختیار او قرار گرفت؟ چرا نه مبلغ رضایتنامه امید نورافکن پرداخت شد و نه شرایط مالی باشگاه، کمی بهبود پیدا کرد؟ حتی نامه حذف تیم از لیگ قهرمانان 2020 نیز رسیده بود اما در نهایت در آخرین لحظهها جلوی این اتفاق گرفته شد. با این مدیران اما اصلا نمیشود به آینده امیدوار ماند.
وقتی استراماچونی حاضر نشد تیمش را تمرین بدهد، وقتی با لباس شخصی در تمرین حاضر شد و نارضایتیاش را علنی کرد، مدیران باشگاه هیچ قدمی برای تغییر دادن اوضاع برنداشتند. بعید نیست حتی آنها هم با کوچ مربی ایتالیایی موافق بوده باشند و دیر یا زود به سراغ یک مربی ایرانی بروند. رویای هوادارها به همین سادگی روی سرشان خراب شده اما مدیران استقلال، مشغول سوراخ کردن کشتی خودشان هستند و وزارت ورزش، هنوز قصد ندارد به این ترکیب بازنده دست بزند. چه با استراما و چه بدون او، کار کردن با این گروه از مدیران دیگر محال است. همه استقلالیها در انتظار استعفای دسته جمعی این مدیران ناکام هستند.
دیدگاه تان را بنویسید