اسلوبودان؛ فرجام قدرشناس نبودن ستارهها
از خودتان گلایه کنید آقای معروف!
قهرمانی صربستان در تورنمنت جذاب جام ملتهای والیبال اروپا، شاید در نگاه اول اهمیت خاصی برای هواداران والیبال در ایران نداشته باشد اما اگر بدانیم که یک چهره آشنا توانست صربستانیها را در بالاترین نقطه والیبال اروپا قرار بدهد، شاید یک حسرت بزرگ را احساس کنیم. صربستان بالاتر از تیمهای بزرگی مثل فرانسه، روسیه، لهستان و ایتالیا، قهرمان قاره سبز لقب گرفت. آنها این موفقیت را با «اسلوبودان کواچ» به دست آوردند. مردی که در تیم ملی ایران، قربانی یک «کودتا» شد. صربستان با هدایت این مربی پرانگیزه، قهرمانی اروپا را تصاحب کرد و اسلوونی که مدتی قبل زیر نظر او کار میکرد، توانست به فینال اروپا برسد. در واقع اسلوونی با تاثیرات کواچ راهی فینال اروپا شد و صربستان با هدایت این مربی، جام قهرمانی را به دست آورد. این مربی اما هرگز در والیبال ایران جدی گرفته نشد و محمدرضا داورزنی در نهایت حکم اخراج او را امضا کرد. کواچ یک «انتخاب خوب» برای تیم ملی به شمار میرفت. او میتوانست 10 سال در تیم ملی بماند، یک نسل جدید برای والیبال ایران کشف کند و در نهایت این تیم را به بزرگترین افتخارات ممکن برساند اما دستهایی در کار بود تا او موفق نشود و در مسیر برکناری قرار بگیرد.
داستان اسلوبودان، یک ماجرای تلخ برای ورزش ایران است. تلخ و البته تکراری. داستان مربیان بااستعدادی که با دستهای پشت پرده، از ایران طرد میشود و موفقیتهای بزرگ را جای دیگری به دست میآورند. پس از خولیو ولاسکو، تصور میشد تیم ملی با کواچ در مسیر درستی قرار دارد. این تیم شروع فوقالعادهای نداشت اما به تدریج اوج گرفت و بهترین نتیجه تاریخ والیبال ایران در لیگ جهانی را تصاحب کرد. ایران با سرمربی اسلوونیاییاش، در رده چهارم لیگ جهانی قرار گرفت و در این تورنمنت شاهکار کرد اما پس از چند شکست در مسابقات جهانی، ناگهان حکم غیرمنتظره اخراج آقای مربی از راه رسید. بازیکنان تیم به صورت آشکارا، برای او بازی نمیکردند و حتی کاپیتان تیم در چند نوبت، ساعت تمرین مدنظر کواچ را به دستور خودش تغییر داده بود. معروف هرگز رابطه دوستانهای با کواچ برقرار نکرد و در نهایت فضا را برای اخراج او فراهم آورد. کواچ پس از ترک ایران، هر روز موفقتر شد اما والیبال ایران با لوزانو به بنبست رسید و در نهایت کولاکوویچ هدایت این تیم را بر عهده گرفت. حالا که سعید معروف دائما از رییس نداشتن فدراسیون والیبال گلایه میکند، بد نیست خودش روی صندلی ریاست حضور داشته باشد. چراکه پیش از این نیز او بسیاری از تصمیمها را برای این تیم گرفته است. کواچ در والیبال ایران، قربانی قدرنشناسی ستارههای تیم شد. بازیکنانی که خودشان را از تیم و از مربی، بزرگتر میدانستند. پس از المپیک توکیو، تیم ملی والیبال به هوای تازهای نیاز خواهد داشت. قهرمانی تیم ملی جوانان در جهان، نشان میدهد که نسل جدید مشتاق حضور در ترکیب اصلی تیم ملی هستند. نسلی که کاش برخلاف قبلیها، در سرنگونی مربیان نقش نداشته باشند و به آنها، هیج لطمهای نزنند.
دیدگاه تان را بنویسید