فرار بزرگ سرمربی تیم ملی از جار و جنجال
نقشههایی برای کیروش نشدن!
در دو هفته ابتدایی لیگ برتر، خبری از حضور سرمربی تیم ملی روی سکوها نبود. ویلموتس هم به سبک کارلوس کیروش، دیدارهای لیگ برتر را از نزدیک تماشا نکرد و ترجیح داد دستیار ایرانیاش را برای دیدن بازیها به شهرهای مختلف بفرستد. این انتقاد به کیروش نیز وارد بود که علاقهای به تماشای لیگ برتر ایران ندارد اما گفته میشود دلیل ویلموتس برای تعویق سفر به ایران، بدقولیهای فدراسیون برای پرداخت حقوق این مربی بوده است. با این حال بین این دو مربی یک تفاوت بزرگ وجود دارد. سرمربی بلژیکی تیم ملی یک مربی مستعد خوشنام را به عنوان دستیار ایرانی انتخاب کرده است. حضور وحید هاشمیان در استادیومهای مختلف، هم به بازیکنان انگیزه میدهد و هم با استقبال باشگاهها روبهرو میشود. درست برخلاف مارکار آقاجانیان که هرگز مایههای تبدیل شدن به یک مربی درجه یک را نداشت و نقشش در تیم ملی، بیشتر نمایشی بود، استفاده از هاشمیان، برگ برنده ویلموتس در روزهای سپری کردن مرخصی در بلژیک به شمار میرفت. علاوه بر این، سرمربی تیم ملی به طور کلی علاقهای به جار و جنجال ندارد و همین موضوع، او را از انتقادهای گزنده دور کرده است.
تصمیم مثبت ویلموتس در بازگشت به ایران، برگزاری یک نشست با سرمربیان لیگ برتری بود. البته که 9 سرمربی در این جلسه غایب بودند اما هفت سرمربی دیگر خودشان را به جلسه رساندند و به همفکری با مرد اول نیمکت تیم ملی پرداختند. در سالهای گذشته کارلوس کیروش دائما به سرمربیان لیگ برتری اتهام میزد، دائما آنها را زیر سوال میبرد، دائما در مورد کیفیت لیگ مصاحبه میکرد و حتی در تیمش هم بین بازیکنان داخلی و لژیونرهای شاغل در اروپا، مرزبندی به وجود آورده بود.
او ابدا چهره محبوبی در بین همکاران داخلیاش به شمار نمیرفت با این وجود ورود ویلموتس، اوضاع را تغییر داده است. اگر زمانی سرمربی سابق تیم ملی به دوستی با سرمربیان لیگ برتری بیمیل بود، حالا این بعضی از سرمربیان هستند که پالسهای مثبتی برای ویلموتس نمیفرستند. با این وجود این رابطه هم میتواند به مروز زمان ترمیم شود. فهرستهای ویلموتس، هنوز خالی از اشکال نیستند. او به بعضی از تیمها توجه چندانی نشان نمیدهد و فعلا تنها از چند تیم خاص بازیکن به تیم ملی دعوت کرده است. مسائلی شبیه به این، باید رفته رفته در تیم او برطرف شوند. مرد بلژیکی در درجه اول، باید آرامش این روزهای تیم ملی را حفظ کند. او شیوهای به مراتب متفاوتتر از کیروش دارد و برای نتیجه گرفتن، «دشمن فرضی» نمیسازد و زمین و زمان را متهم نمیکند. البته که سرمربی فعلی تیم ملی هنوز در بازیهای بزرگ محک نخورده و امتحان پس نداده اما رفتارهای او میتواند آرامش و ثبات را در تیم ملی برقرار کند. این مربی خیلی زود به این نتیجه رسیده که به تنهایی نمیتواند در فوتبال ایران موفق باشد و برای رسیدن به شرایط مطلوب، به تعامل با همه باشگاهها نیاز دارد. اگر نتیجه این تعامل در فهرستهای تیم ملی نیز نمایان شود، اوضاع برای او بهتر نیز خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید