یک جامعه‌شناس با اشاره به واگذاری ملک خیابان ورشو با حکم دیوان عدالت اداری به شهرداری تهران، گفت: شهرداری با مدیریت تخریب‌گر به اصطلاح غیرانسانی و غیرعلمی، دیر یا زود سراغ خانه هنرمندان و خانه‌های دیگری که متعلق به این مردم است هم خواهد رفت و گلوگاه مردم را می‌گیرد و به هر حال به جای این درخت آبادی و آبادانی و حیات، آن را تبدیل به شوره‌زار می‌کند.

سعید معیدفر در گفت‌و‌گو با «توسعه ایرانی»: تاثیر تصاحبخانه اندیشمندان از سوی شهرداری تهران در جامعه؛ انزجار مردم، اندیشمندان، متفکرین و ... است و اینکه مردم متوجه باشند با موجوداتی سر و کار دارند که اساسا هیچ بویی از انسانیت، اخلاق، علم و ایرانی بودن نبرده‌اند

به گزارش گروه شهرنوشت «توسعه ایرانی»، «قرارداد واگذاری ملک خیابان ورشو به خانه اندیشمندان با حکم دیوان عدالت باطل و شهرداری این ملک را پس گرفت.» این عنوان خبری است که در روزهای گذشته از سوی روابط عمومی شهرداری تهران منتشر شد و رئیس مرکز حقوقی این سازمان از موفقیت در ابطال قرارداد غیرقانونی ساختمان و ملکی ارزشمند در محدوده شهرداری منطقه ۶ تهران پس از ۱۰ سال خبر داد.

مقداد محتشم آرا، گفت: با توجه به رای صادره قطعی، پیگیری‌های لازم جهت تحویل گرفتن ملک در دستور کار قرار دارد.

ماجرای خانه اندیشمندان از آن جا آغاز شد که در تیرماه سال ۱۴۰۲ مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با دستور شفاهی زاکانی و معاون اجتماعی او اقدام به تصرف ساختمان خانه اندیشمندان علوم انسانی کرده و نیروهای شهرداری در ساختمان مستقر شدند تا اعضای خانه اندیشمندان، ملک را تخلیه کنند. خانه اندیشمندان علوم انسانی، یک موسسه فرهنگی و هنری چند منظوره مستقل است که سال ۱۳۹۰ در وزارت ارشاد به ثبت رسیده است. قرارداد خانه اندیشمندان با شهرداری تهران در مورد ملک خیابان نجات‌اللهی فسخ نشده و برای فسج آن، در صورت‌عدم رضایت طرف قرارداد، حکم قضایی لازم است. قرارداد ساختمان خانه اندیشمندان علوم انسانی، به صورت «حبس مطلق کل» محدوده به انضمام پارک با سازمان املاک و مستغلات شهرداری تهران است. این قرارداد از برج هشت سال ۱۳۹۳ به صورت حبس مطلق نامحدود منعقد شده است. این نوع قراردادها تنها در صورتی فسخ می‌شود که یا شخصی که قرارداد حبس مطلق را منعقد کرده، از دنیا برود یا از تعهدات قراردادی خود عدول کند و مدیران این نهاد معتقد بودند که هیچ یک از این دو اتفاق نیفتاده است که شهرداری بخواهد ملک را تصرف کند.

اگرچه این اقدام شهرداری تهران در سال گذشته با انتقادات زیادی از سوی اندیشمندان همراه بود، اما آن زمان مطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران گفته بود: «براساس مستندات و مشاهدات، بسیاری از اتاق‌ها و فضاهای این خانه خالی بوده و تبدیل به انباری و محل جمع‌آوری وسایل شده است و تنها از چند اتاق محدود استفاده می‌شده است. از سوی دیگر این ظرفیت در حقیقت تنها در اختیار یک جریان خاص قرار داشته است. این در حالیست که به سادگی و سهولت می‌توان این ظرفیت را با یک فرایند شفاف در اختیار دیگر گروه‌های دانشجویی و هیأت‌های اندیشه‌ورز قرار داد.»

یک جامعه شناس: من شک ندارم که اینها قدم به قدم گام برداشته‌اند خصوصا شهرداری با آن مدیریت به اصطلاح تخریب‌گر، غیرانسانی و غیرعلمی؛ دیر یا زود سراغ خانه هنرمندان و خانه‌های دیگری که متعلق به این مردم است هم خواهند رفت و گلوگاه مردم را می‌گیرند و به هر حال به جای این درخت آبادی و آبادانی و حیات آن را تبدیل به شوره‌زار می‌کنند

حال در خبر اعلام شده از سوی روابط عمومی شهرداری تهران بدون این که به خانه اندیشمندان اشاره شود آمده است: «یکی از املاک و ساختمان‌های مهم و ارزشمند شهرداری در سال ۱۳۹۳ بدون رعایت ضوابط و مقررات قانونی و به صورت رایگان در اختیار یک موسسه خصوصی قرار گرفته بود و تاکنون مورد بهره‌برداری رایگان آن موسسه قرار دارد که با تلاش‌های مستمر مدیران و کارشناسان مرکز حقوقی و با طرح دعوا و حضور موثر در جلسات دادگاه عمومی حقوقی و تجدیدنظر استان تهران، غیرقانونی بودن قرارداد منعقده با موسسه خصوصی مذکور اثبات و در نهایت دادگاه عمومی حقوقی و نیز دادگاه تجدیدنظر استان تهران به اتفاق، با صدور رای قطعی، باطل بودن قرارداد را احراز و به طرفین ابلاغ کردند.»

رویکرد تنها خفه کردن مردم و اندیشمندان است برخی به دنبال نابودی ایرانند!

سعید معیدفر جامعه‌شناس در گفت‌و‌گو با «توسعه ایرانی» درباره این حکم دادگاه دیوان عدالت اداری و واگذاری خانه اندیشمندان به شهرداری تهران به بهانه تبدیل آن به محلی برای سلایق مختلف و تنوع دیدگاه‌ها و اندیشه‌های مختلف، گفت: تصور من این است که اینها حتی در پی اینکه خانه اندیشمندان را تبدیل کنند هم نیستند. در مجموع معتقدم فکر شومی در ذهن برخی وجود دارد که به نابودی ایران فکر می‌کنند یعنی دنبال نابودی ایرانند.

وی ادامه داد: اینها اساسا هر نوع فضا یا شرایطی که به هر حال می‌تواند راه نفسی برای حیات جامعه باشد را می‌بندند. یعنی اساسا دشمن مردم و ایرانند. در واقع هر جایی که مردم علی رغم فشارها، مسائل و مشکلات می‌توانند به آن پناه ببرند وکمی حس خوب داشته باشند و احساس کنند که هنوز زنده‌اند و بقا دارند، اینها به دنبال از بین بردن آن هستند. یعنی در مجموع رویکرد اصلی چنین جماعتی جز نابودی این سرزمین و خفه کردن مردم و اندیشمندان چیز دیگری نیست.

این جامعه‌شناس گفت: اساسا یک طرف قضیه این است، یک طرف هم غارت است. به این معنا که همه امکاناتی که در اختیار فرهنگ، هنر، علم تحول و به اصطلاح اندیشه است را تخته قاپو و تعطیل می‌کنند، به عبارتی زمین، این سرزمین دارد تبدیل به یک شوره‌زار می‌شود و هر نوع درخت آبادی را می‌خشکاند و نهایتا به نظر من عده‌ای در این راستا ماموریت هم دارند. یعنی در پی این نیستند که حالا مثلا خانه اندیشمندان یا نهاد‌های دیگر علمی یا هنری را به شکل دیگری احیا کنند بلکه اساسا آن‌ها احیاگر نیستند بلکه بیشتر دنبال از بین بردن هستند.

معیدفر تصریح کرد: من شک ندارم که اینها قدم به قدم گام برداشته‌اند خصوصا شهرداری با آن مدیریت به اصطلاح تخریب‌گر، غیرانسانی و غیرعلمی؛ دیر یا زود سراغ خانه هنرمندان و خانه‌های دیگری که متعلق به این مردم است هم خواهند رفت و گلوگاه مردم را می‌گیرند و به هر حال به جای این درخت آبادی و آبادانی و حیات آن را تبدیل به شوره‌زار می‌کنند.

وی درباره تاثیر این نوع اقدامات شهرداری تهران در جامعه گفت: این اقدامات باعث می‌شود همه مردم متوجه باشند که با موجوداتی سر و کار دارند که اساسا هیچ بویی از انسانیت، اخلاق، علم و ایرانی بودن نبرده‌اند. بنابراین طبیعی است که بیشتر باعث انزجار مردم، اندیشمندان، متفکرین و هر کسی که بویی از انسانیت برده است، می‌شود.

دست‌هایی در کار است و متاسفانه متولیان اصلی کشور متوجه نیستند که چه اتفاقاتی می‌افتد، چه بلاهایی سر این کشور و این مردم درمی‌آورند. این مسائل را صرفا به دلیل آنچه که در خانه‌ی اندیشمندان اتفاق افتاده بیان نمی‌کنم، بلکه به این دلیل می‌گویم که به چشم خودم ویران شدن فرهنگ و تمدن ایران را می‌بینم

این جامعه‌شناس تصریح کرد: در دنیا این رفتار آن‌ها تاثیر خواهد گذاشت این مسئولان به جای اینکه نشان دهند ایران محیطی است که اندیشمندان، هنرمندان و متفکرین، می‌توانند دور هم جمع شوند، گفت‌وگو کنند و با هم تعامل داشته باشند؛ به دنیا ثابت می‌کنند که ایران ضد علم، ضد تفکر و اندیشه، ضد هنر و ضد فرهنگ است و شما جز خراب کردن و ویرانی چیزی نمی‌بینید. در مجموع هر آنچه که به نفع مردم است دارند از بین می‌برند و به همین دلیل شکاف میان حاکمیت با مردم عمیق‌تر شده است.

زمین، این سرزمین دارد تبدیل به یک شوره‌زار می‌شود و هر نوع درخت آبادی را می‌خشکاند و نهایتا به نظر من عده‌ای در این راستا ماموریت هم دارند. یعنی در پی این نیستند که حالا مثلا خانه اندیشمندان یا نهاد‌های دیگر علمی یا هنری را به شکل دیگری احیا کنند بلکه اساسا آن‌ها احیاگر نیستند بلکه بیشتر دنبال از بین بردن هستند

وی تاکید کرد: من شک ندارم که دست‌هایی در کار است و متاسفانه متولیان اصلی کشور متوجه نیستند که چه اتفاقاتی می‌افتد، چه بلاهایی سر این کشور و این مردم درمی‌آورند. این مسائل را صرفا به دلیل آنچه که در خانه‌ی اندیشمندان اتفاق افتاده بیان نمی‌کنم، بلکه به این دلیل می‌گویم که به چشم خودم ویران شدن فرهنگ و تمدن ایران را می‌بینم.