ایران و آمریکا برای نشستن پای میز مذاکره فقط پالس مثبت میدهند؛
اعلام آمادگی؛ بدون اقدام عملی
نهال فرخی
مساله مذاکره میان ایران و آمریکای پس از بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید، حالا شاید به یکی از مهمترین موارد رایزنی و درگوشیهای عرصه سیاسی و میان سیاسیون کشور تبدیل شده؛ البته با یک علامت سوال و پرسش جدی که پایان این مسیر چه خواهد بود؟
موضوع گفتگوی مستقیم با آمریکا اما اکنون در شرایطی مطرح میشود که شاید تا پیش از این حتی سخن گفتن از آن تابو محسوب میشد و حال از نایب رئیس مجلس تا وزیر خارجه ایران با ایما و اشاره و گاه حتی آشکار درباره امکان گفتگو و مذاکره سخن میگویند و این همه نیز در شرایطی است که اساسا دولت مسعود پزشکیان در حالی موفق شد اکثریت آرا را در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری به دست آورد که در دوران مبارزات انتخاباتی خود بارها اعلام کرده بود که با همه طرفهای غربی آماده گفتگو و مذاکره است.
بازگشت اقلیت پرسروصدا به خیابان و بهارستان
اما این همه صحنه و زمین چیده شده در شطرنج پیچیده میان ایران و آمریکا نیست چرا که تندروها و افراطیون نیز بعد از سه سال تنفس و استراحت حالا دوباره به عرصه بازگشته و از خیابان تا صحن بهارستان و مجلس را به محل جولان خود تبدیل کردهاند.
البته در این بین عبدالرضا داوری، مشاور احمدینژاد مدعی شده است که فقط ۸۳ نفر در تظاهرات علیه ظریف و نفی مذاکره با آمریکا شرکت کردند. او در اکانت خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «با این که فراخوان تجمع کفنپوشان برای عزل ظریف، اجرای قانون حجاب و نفی مذاکره با آمریکا، بیش از ۸.۵ میلیون بار در فضای مجازی دیده شده بود، اما در این تجمع که در شهر ۹ میلیونی تهران برگزار شد، فقط ۸۳ نفر شرکت کردند!»
البته این طعنه داوری تنها مورد نبوده که اشاره کرده است. علی شکوری راد، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز با اشاره به اقلیت بودن تندروها در تجمع خیابانی گفته بود: «نباید به تجمعات خیابانی تندروها علیه ظریف اعتنا کرد، این موضوع را در دو سطح میتوان تحلیل کرد؛ در یک سطح که سیاسی است به آقای ظریف حمله و نقد سیاسی وارد میشود و در سطح دیگر تجمعاتی است که برگزار و در آنها علیه ظریف و رئیسجمهور شعار داده شده و بعضا فحاشی میشود. در سطح نقد سیاسی به آقای ظریف و گفتههای او، مشخص است که جبهه پایداری پشت ماجرا است. طبیعتا آنها با رویکردهای دولت مخالفاند. خصوصا آنکه پزشکیان مطرح کرده بود که ما چه در مناسبات داخلی و چه در مناسبات خارجی نمیخواهیم دعوا کنیم؛ بلکه میخواهیم با گفتگو و تعامل دنبال منافع ملی، توسعه کشور و رفاه مردم خودمان باشیم. اما این گروه دیدگاههای آخرالزمانی دارند و طبیعتا توجهی به مردم، کشور و منافع ملی ندارند. در نقدشان هم توجه نمیکنند که قاعدتا دکتر پزشکیان در سطوح بالا هماهنگیهای لازم را برای آنچه که میگوید انجام داده و میدهد.»
اشاره شکوریراد اما فارغ از دیدگاههای آخرالزمانی طیف نزدیک به پایداری و سعید جلیلی برای اداره کشور، یک اشاره مهم دیگر نیز دارد که هماهنگی پزشکیان برای آن چه درباره مذاکره میگوید با سطوح بالای کشور است.
توجه رهبری به معامله با شناخت طرف مقابل
در این بین اما توجه به سخنان رهبری در روز تولد پیامبر اکرم(ص) نیز شایان توجه ویژه است. رهبری بیاناتی در خصوص تبیین ابعاد مذاکره با دشمن داشتند و به نکته مهمی نیز اشاره کردند که «چشمانمان را باز کنیم و حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله میکنیم، با چه کسی داریم حرف میزنیم؛ این را بدانیم. انسان وقتی که طرف خودش را شناخت، ممکن است معامله هم بکند امّا میفهمد که چهکار باید بکند. باید بشناسیم، بدانیم.»
اشاره رهبری این بار اما شاید از همیشه واضحتر بوده است که معامله و مذاکره به خودی خود هیچ مشکلی ندارد و اصلا ممکن است معامله هم بکنیم اما باید با آگاهی و شناخت طرف مقابل و این که دقیقا داریم چه معاملهای میکنیم باشد. این بیانات متفاوت با نگرش ضد هر نوع گفتگو و مذاکرهای است که طیف تندرو سعی در پیگیری آن دارد.
مذاکره با آمریکا خط قرمز نیست
پس از اشارات رهبری به مذاکره در دیدار با سران نظام در روز مبعث، نایب رئیس مجلس نیز گفت: «وقتی میبینیم برای زندگی کردن باید بجنگیم و جنگ ما دفاع است. ما اهل مذاکره هستیم اما مذاکره باید عادلانه باشد.» حاجی بابایی در گفتگوی ویژه خبری با بیان این که با آمریکا هیچ دشمنی و جنگی نداریم گفت که :«عادلانه بودن یعنی این که بنشینم بگوییم شما شهروند درجه یک هستید ما هم همینطور، فوتبالیست شما با فوتبالیست ما یکی است، اینها باید مسابقه بدهند اما اینها می گویند اگر لازم است جایی باید فوتبالیست شما ببازد. کشور ما اولین کشوری است که اعتقاد به مذاکره دارد، ما با هرجای دنیا جز رژیم صهیونیستی حتی امریکا حاصر به مذاکره هستیم.»
در واقع سخنان نایب رئیس مجلس نشان از یک رویکرد تازه داشته است، هیچ خط قرمزی برای مذاکره با آمریکا نیست و تنها یک کشور مشمول این خط قرمز و آن نیز آمریکا نیست.
جالبتر این جاست که سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران نیز در حالی که پیش از این گفته بود تنها راه مذاکره با آمریکا همان برجام است و البته همان ایده نیز با انتقاداتی مواجه شده بود ناگهان در گردشی 180 درجهای بر امکان گفتگو تاکید داشت.
او در پاسخ به سوال مجری اسکای نیوز مبنی بر این که «آیا آماده هستید به آن چه که ترامپ خواهد گفت گوش کنید؟»، گفت: «بله، البته.» و پس از آن که مجری از او پرسید اگر ترامپ حرف درستی بزند و با احترام جلو بیاید شما چه میکنید؟ با ترامپ مذاکره می کنید؟ عراقچی در پاسخ گفت« در آن حالت ما تصمیم خواهیم گرفت. نمی گوییم هر آن چه که ترامپ بگوید را پس میزنیم، بررسی میکنیم. ما ثابت کردهایم همیشه تصمیمات منطقی و عقلانی میگیریم.»
با تعلل دولت پزشکیان و عدم صراحت در لزوم و امکان مذاکره فوری و مستقیم با آمریکا، سعید جلیلی و پیاده نظامش در مجلس و خیابان برای دولت شمشیر از رو میکشند و حتی به سخنان رهبری نیز بیتوجهی نشان میدهند؛ تحرکاتی دال بر اینکه دولت باید سریعتر درباره مذاکره اقدام کند
تعلیق در تصمیمگیری و فضای مهآلود مذاکره
البته این همه در حالی است که عراقچی دیروز در حیاط دولت خبر داد که:« بین ایران و آمریکا نه پیامی ارسال و نه دریافت شده و گفتگوها با کشورهای اروپایی جریان دارد و منتظر تبیین سیاستهای طرف مقابل و بررسی آنها هستیم.» او البته تاکید نیز داشت که: «ترامپ هیچ پیامی را برای مذاکره نداده است. گفتگوهای ما با کشورهای اروپایی جریان دارد و منتظر تبیین سیاستها و بررسی آنها هستیم.هیچ تصمیمی برای مذاکره وجود ندارد و ملاک ما همان بی اعتمادی گذشته است.»
رئیسجمهور نیز دیروز در حاشیه جلسه هیات دولت در پاسخ به سوالی درباره دریافت پیام از جانب دولت آمریکا گفت: «فعلاً پیامی دریافت نکردیم.»
اکنون اما به نظر میرسد طرفین درگیر تعارف نشستن دور میز مذاکره هستند و بیشتر شرایط شبیه این است که میز و صندلیها چیده شده اما طرفین دم در ایستادهاند و در حال تعارف به هم هستند.
آمریکاییها از تذکر حقوق بشری گذشتند
طرف ایرانی از یک سو میگوید گفتگو میکند و از سوی دیگر هیچ پالس عملی نمیدهد؛ طرف آمریکایی نیز به وضوح رفتارهایی از خود نشان میدهد که تمایل به گفتگو در آن دیده میشود اما همچنان دم در ایستاده و قصد نشستن پشت میز را ندارد.
یکی از نشانهها از سوی طرف آمریکایی را نیز باید در جریان چهل و هشتمین نشست بررسی دورهای جهانی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو، یافت. ایالات متحده آمریکا در این نشست برای اولین بار از انتقاد نسبت به کارنامه حقوق بشری جمهوری اسلامی خودداری کرد و این اقدام بیسابقه از سوی فعالان حقوق بشر بسیار مهم و بهعنوان نشانهای از بیتوجهی دولت جدید آمریکا به مسائل حقوقبشری تلقی شد.
کما این که بر اساس سوابق ثبتشده، آمریکاییها از سال ۲۰۱۰ همواره با انتقاد از نقض حقوق بشر در ایران، توصیههایی ارائه داده بود، اما امسال و پس از 15 سال متوالی از انجام چنین کاری خودداری کرد و برخی از ناظران این رویکرد را نشانی از تلاش برای تغییر رویکرد آمریکاییها و گفتگو فی مابین طرفین دانستند.
این روزها طرف ایرانی از یک سو میگوید گفتگو میکند و از سوی دیگر هیچ پالس عملی نمیدهد؛ طرف آمریکایی نیز به وضوح رفتارهایی از خود نشان میدهد که تمایل به گفتگو در آن دیده میشود؛ اما همچنان دم در ایستاده و قصد نشستن پشت میز را ندارد
تندروها در تهران و واشنگتن مشغول کار هستند
اما هم چنان آنچه که میان طرفین در جریان است بیشتر شبیه اشاراتی از راه دور و تعارفات عجیب میان دو دولتی است که برای نیم قرن با هم در تنش بودهاند و از همه مهمتر این است که روند مذاکره و گفتگو هر چقدر طولانیتر شود طیف تندرو در داخل ایران و احتمالا لابیهای صهیونیستی در آمریکا تلاش خواهند کرد در این روند اختلال ایجاد کنند.
سعید جلیلی که روزهای اخیر به طور متوالی خبرهای توقیف اموال ملی ایران که از شاهکارهای لجبازی و پافشاری او بود در حال رسیدن است، در واکنش به سخنان ظریف معاون راهبردی رئیس جمهوری در داووس واکنش نشان داده و گفته که «دستگاههای امنیتی و اداری وظیفه خود را انجام دهند ولی مهم تر از آن این است که نادرستی حرفهای مطرح شده برای مردم و افکار عمومی مطرح شود و این مهم است که آن حرفهای نادرست در افکار عمومی محکوم شود و اینجا اهمیت تبیین
مشخص میشود.»
او در حالی همزمان با حملات نمایندگان تندروی طیف پایداری به ظریف و حضور خودسرها بدون مجوز در خیابان علیه دولت پزشکیان، چنین مواردی را علیه معاون راهبردی دولت مطرح میکند که پس از مصادره داراییهای شرکت نفت ایران در روتردام و لندن، شرکت کرسنت در پی مصادره ۲ میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده بابک زنجانی در بانک FIIB مالزی است. این پول نیز مربوط به فروش نفت در دوران احمدینژاد است که پس از تحریمها، بازگشت آن غیرممکن شد و اکنون بابت هزینههای پرونده کرسنت که توسط جلیلی به ایران تحمیل شد از بین خواهد رفت.
با این روند عجیب نیست که علی شکوری راد درباره جلیلی میگوید که: «جلیلی به خاطر خسارتهای هنگفتی که به کشور زده، باید محاکمه شود. من فکر میکنم بعد از احمدینژاد کسی که ما را به این وادی فرستاد، یعنی ریل نظام جمهوری اسلامی را منحرف کرد و به این مسیر انداخت، آقای جلیلی است. او بیشترین خسارتها را به منافع ملی وارد کرده و باید محاکمه بشود.»
اما فعلا با تعلل دولت پزشکیان و عدم صراحت در لزوم و امکان مذاکره فوری و مستقیم با آمریکا، سعید جلیلی و پیاده نظامش در مجلس و خیابان برای دولت شمشیر از رو میکشند و حتی به سخنان رهبری درباره امکان معامله نیز بیتوجهی نشان میدهند. تحرکاتی دال بر اینکه دولت باید سریعتر درباره مذاکره اقدام کند چرا که کشور در تمام ابعاد گرفتار بحران و آثار تحریمهاست.
دیدگاه تان را بنویسید