خروج پول حقیقیها از بورس در سایه تصمیمات شبانه و مواضع ضدونقیض
دولت برنامه و چشماندازی برای بازار سرمایه ندارد
هانیه عسگری
در حالی که بازارهای ایران اعم از بازار ارز و طلا و سکه و ... هر روز سقف قیمتی دیروز را شکسته و وارد کانالهای جدید میشوند، بازار سرمایه سیمای تبدار اقتصاد را به نمایش گذاشته است.
بورس تهران بهمن بدی را پشت سر گذاشت. یازدهمین ماه سال 1401 برای بورس تهران ماه مطلوبی نبود. حالا در شرایطی تالار شیشهای خود را مهیای ورود به ماه پایانی سال میکند که موقعیتی متزلزل و غیرقابل پیشبینی دارد. بورس تهران در کف کانال یک میلیون و 500 هزار واحدی است و بیم آن میرود تکانهای دیگر سبب شود این کف مقاوتی دیگر بار از دست برود.
هر چند در برخی روزهای بهمن، شاخص بورس تهران رنگ سبز را به خود دیده است اما روند بررسی بازار نشان از آن دارد که بازار سرمایه با کاهش شدید خرید و فروش روبروست و این کاهش حجم معاملات خطری قابل توجه را پیش پای بازار قرار داده است.
طی 18 روز معاملاتی منتهی به 26 بهمن ماه، سرمایهگذاران حقیقی به طور متوالی پول خود را از بازار سهام خارج کردهاند. آخرین باری که حقیقیها به بازار پول تزریق کردند 28 دی ماه بود. از آن به بعد در تمام روزها حقیقیها پول خود را از بازار خارج کردهاند.
در هفته گذشته نیز در چهار روز متوالی حقیقیها فروشنده بودند. در روز یکشنبه، 23 بهمن ماه، 360 میلیارد تومان پول از بازار خارج شد، دوشنبه، 24 بهمن رقم خروج پول به 170 میلیارد تومان کاهش یافت. اما پس از آن دوباره رقم خروج پول افزایش یافت و به ترتیب در روزهای سه شنبه و چهارشنبه یعنی 25 و 26 بهمن 500 و 350 میلیارد تومان پول از بازار خارج شد.
چرا بورس راهش را از دلار جدا کرد؟
آنها که تب تند بورس در سال 98 و 99 را به یاد دارند، امروز این سئوال را میپرسند که چرا بورس راهش را از دلار جدا کرده است؟
رشد قیمت ارز در آن مقطع زمانی دلیل اصلی و عمده رشد شاخص بورس تلقی میشد، اما نکته اینجاست در شرایطی که قیمت دلار در بازار آزاد از 47هزار تومان عبور کرده و در صرافیهای بانکی نیز هر دلار آمریکا در محدوده 44 هزار تومان فروخته میشود، چرا بازار سرمایه در حال عقبنشینی است؟
بورس ایران با معضل قوانین نابسامان یا به عبارت بهتر از نابسامانی قوانین دست و پنجه نرم میکند. پیش از این نیز با افزایش نرخ سود بانکی پیشبینی میشد بازار سرمایه عقبنشینی استراتژیک را در دستور کار خود قرار دهد از این رو تورم دلاری فعلا تاثیری بر بازار سرمایه ندارد. خصوصا آنکه تنگ شدن بازارهای صادراتی ایران و نپیوستن ایران به افایتیاف در کنار تلاش امریکا برای عدم ورود دلار به ایران همگی موجب شده است افزایش نرخ ارز تاثیر شگرفی بر بازار کالاهای صادراتی ایران به جا نگذارد؛ چرا که بازارهای صادراتی ایران به واسطه تحریم در موقعیت مناسبی قرار ندارند.
قیمت دلار در آخرین هفته بهمنماه افزایش یافته است. این اسکناس آمریکایی در آخرین معامله نقدی روز پنجشنبه 27 بهمن به پله هفتم کانال ۴۰ هزار تومانی رسید.
در یک ماه گذشته، یعنی از آخرین هفته دیماه تا ۲۷ بهمنماه، قیمت دلار 11.31 درصد رشد داشته است. این مقدار رشد قیمت، معادل افزایش چهار هزار و ۸۲۰ تومانی قیمت دلار در یک ماهه بهمن است.
تحلیلگران بازار معتقدند نهاد پولی کشور، طی بیش از 40 روزی که فرزین سکان بانک مرکزی را در دست گرفته است، تلاش زیادی کرده تا قیمت را در کف کانال ۴۰ هزار تومانی نگه دارد. آنها میگویند اما قیمت دلار بدون توجه به حرفدرمانی راه خود را رفته و از زور و دستور پیروی نمیکند.
در شرایطی که بازارهای طلا و سکه و خودرو و مسکن در حال ترقی قیمت و توزیع سود واهی بین سرمایهگذارانشان هستند، سهامداران بازار سرمایه زیر خط زیان قرار دارند و چشمانداز آتی نیز تغییر چندانی را در این عرصه ممکن نمیداند. گویا وعده حل مشکلات بورس مانند بسیاری دیگر از وعدهها به بایگانی سپرده شده است
بورس در کدام مسیر است؟
کارشناسان میگویند بورس فعلا در اولویت دولت نیست. قاسمی، تحلیلگر بازار سرمایه در این خصوص به «توسعه ایرانی» گفت: سیاستهای دولت به گونهای است که به نظر میرسد فعلا برنامه و چشماندازی برای بورس ندارد. در حقیقت شاید تنها ثمرهی رشد تورم، رشد قیمت سهام باشد اما از آنجا که وضعیت اقتصادی ایران در آشفتگی کامل به سر میبرد حتی همین سود نیز به اقتصاد زیاندیده نمیرسد و به دلیل تیره بودن چشمانداز پیش روی اقتصاد ایران با ریزش بازار سرمایه در شرایط رشد تورم روبروست.
این کارشناس میافزاید: نه فقط دولت که حتی وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان بورس 10 فرمان ابلاغی بورس را فراموش کردهاند.
این نکته را کدیور، کارشناس بورس در گفتگو با خبرآنلاین تایید کرده و با اشاره به سیاستهای اشتباه دولت، تصریح میکند: یک زمانی عرضه خودرو را در بورس جدی گرفتند و دوباره متوقف شد. همچنین سیاستهای ارزی دولت و تثبیت دلار ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی باعث شد جهشی را در نرخ ارز در بازار آزاد داشته باشیم. سیاستگذاریهای دولت در نرخ سود بانکی و یا حتی برخی مواردی که در بودجه سال آینده دیده شده، همگی باعث شده که از نظر فعالان بازار این برآورد وجود داشته باشد که دولت خیلی به بورس اهمیت نمیدهد.
دیگر ناظران نیز یکی از عوامل اصلی ریزش بازار را شوکهای منفی سیاستگذار قلمداد میکنند. اختلاف نظرها درباره عرضه خودرو در بورس کالا، تصمیمات شبانه و مواضع ضد ونقیض دستگاههای اجرایی در نهایت بر بازار سهام اثر منفی داشته است.
به نظر میرسد تا زمانی که دولت به سیاستی واحد دست نیافته است این روند روندی ادامهدار در بازار سرمایه باشد. بازاری که بسیاری آن را پیشانی اقتصاد میدانند و معتقدند خوبی یا بدی حال اقتصاد را از وضعیت این بازار میتوان ردگیری کرد.
در شرایطی که بازارهای طلا و سکه و خودرو و مسکن در حال ترقی قیمت و توزیع سود واهی بین سرمایهگذارانشان هستند، سهامداران زیر خط زیان قرار دارند و چشمانداز آتی نیز تغییر چندانی را در این عرصه ممکن نمیداند. گویا وعده حل مشکلات بورس مانند بسیاری دیگر از وعدهها به بایگانی سپرده شده است.
دیدگاه تان را بنویسید